يكى از پيامدهاى سوء و ناگوار بدحجابى و ابتذال در پوشش، ايجاد اختلالات روانى در فرد می باشد، بعضى از زنان بر اساس نياز ذاتى و فطرى خود براى جلب رضايت محيط به خودآرایى و جلوه‏ گرى پرداخته، فكر و انديشه خود را خواسته يا ناخواسته در بعد تمايلات و تخيلات پوچ، محدود می كنند. پوشش ناقص زن در جامعه فشارهاى جبران‏ ناپذيرى بر روان، اعصاب و شخصيت او وارد می سازد چرا كه او در اين حالت خود را در معرض پاسخ گویى به تهاجم نظرها و افكار مختلف می بيند و از محقق ساختن شخصيت خود عاجز می ماند، در اين صورت يا به سوى بی ‏تفاوتى و بى قيدى كشيده می شود و يا به تخيلات و اعمال نامناسب دست می ‏زند، كه در هر دو صورت خود و اطرافيانش را از نظر روانى، عقلانى و فرهنگى در معرض سقوط قرار می دهد.

استاد شهيد مرتضى مطهرى در اين زمينه می نويسد: روح بشر فوق العاده تحريك ‏پذير است، اشتباه است كه گمان می كنيم تحريك پذيرى روح بشر محدود به حد خاصى است و از آن پس آرام می ‏گيرد، همان‏طور كه بشر در ناحيه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملك جاه و مقام سير نمی شود و اشباع نمی گردد، در امور جنسى نيز چنين است. هيچ مردى از تصاحب زيبا رويان، و هيچ زنى از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلى از هوس سير نمی ‏شود. از طرفى تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و هميشه مقرون است با نوعى احساس محروميت و دست نيافتن به آرزوها كه به نوبه‏ى خود منجر به اختلالات روحى و بيمارى‏هاى روانى می گردد. چرا در دنياى غرب اين همه بيماری ‏هاى روانى زياد شده است؟ علتش آزادى اخلاقى جنسى و تحريكات فراوان سكسى است كه به وسيله جرايد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمى و غيررسمى انجام می ‏شود.

بدحجابى زن در جامعه سبب نقش بازى كردن او در اسلوب‏ها و مدل‏هاى گوناگون می ‏شود، اين اعمال او را به صورت موجودى بى اختيار و بى اراده به هر طرف می كشد و ديگر بر زندگيش تسلط آگاهانه نخواهد داشت، در زندگى و اعمال خود، نظر ديگران را ترجيح می دهد؛ كه براى جلوگيرى از اين امور منفى، حجاب بهترين درمان می باشد.

منبع : سایت تبیان

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!