وقتی «یاحسین» گفتن کافی نیست..
ما هر سال در محرم، دلهایمان را روانه کربلا میکنیم؛ با اشک و ناله، با عزاداری و نذر، با دستهجات سینهزنی و زنجیرزنی. اما پرسشی بنیادین وجود دارد که نباید از آن فرار کرد: آیا حسینی بودن فقط عزاداری است؟ یا سبک زندگی است؟ اگر حسین (ع) امروز در میان ما بود، آیا تنها به حضورمان در هیئت بسنده میکرد؟ یا از ما میخواست در برابر فقر، فساد، تبعیض، بیعدالتی و فحشا «بیتفاوت» نباشیم؟ امام حسین (ع) تنها برای گریاندن ما قیام نکرد؛ او آمد تا ما را بیدار کند. و بیداری یعنی مسئولیت..
معنای واقعی «حسینی بودن»
حسینی بودن یعنی دیدن، شنیدن و واکنش نشان دادن. یعنی وقتی در جامعه ظلمی میبینی، سکوت نکنی. وقتی حق مردم ضایع میشود، بیتفاوت از کنارش رد نشوی.
امام حسین (ع) در وصیتنامهای که هنگام خروج از مدینه به محمد بن حنفیه نوشت، انگیزه قیامش را چنین بیان کرد:
«إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لَا بَطِرًا وَ لَا مُفْسِدًا وَ لَا ظَالِمًا، وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي»
(من از روی سرمستی، یا فسادطلبی و ظلمورزی قیام نکردم؛ بلکه تنها بهقصد اصلاح در امت جدم قیام کردم)
اصلاح جامعه، یعنی دیدن فساد و اقدام برای اصلاح. یعنی امر به معروف و نهی از منکر.1
آیا عزاداری بدون اقدام، ما را حسینی میکند؟
امام حسین کشته شد چون مردم کوفه و شام بیتفاوت شدند. نه اینکه دشمن نداشت؛ بلکه یاور نداشت. حتی بسیاری که به حقانیت او ایمان داشتند، از ترس یا دنیاطلبی سکوت کردند.
بیتفاوتی آنها، قتلنامهی حسین (ع) را امضا کرد.
امروز هم اگر ما فقط در عزاداریها «یا حسین» بگوییم، ولی در برابر ظلمها و منکرها سکوت کنیم، آیا واقعاً حسینی هستیم؟ یا تنها عزاداران بیخاصیت؟
پیامبر اسلام (ص) فرمود:
«مَنْ رَأىٰ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ»
(هر کس منکری را دید، باید با دست خود آن را تغییر دهد؛ اگر نتوانست، با زبانش؛ و اگر آن هم نشد، در دلش از آن بیزار باشد، و این، پایینترین درجه ایمان است)
پس اگر کسی منکر و ظلم را ببیند و هیچ واکنشی نداشته باشد، در پایینترین سطح ایمان هم قرار نمیگیرد.


سکوت در برابر فساد، خیانت به عاشورا
سکوت نکردن، فقط فریاد زدن در خیابان نیست. ممکن است نوع اقدام هر کس متفاوت باشد:
• یک دانشآموز، در برابر بیعدالتی در مدرسه بایستد.
• یک کاسب، دروغ نگوید و گرانفروشی نکند.
• یک فعال رسانهای، صدای مظلومان باشد.
• یک کارمند، از رشوه و کمکاری دوری کند.
• و یک هیئتی واقعی، در کنار عزاداری، اهل اصلاحگری اجتماعی هم باشد.
در زیارت معروف اربعین آمده است:
«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَةِ»
(و خون خود را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از نادانی و سرگشتگی گمراهی نجات دهد)
این نجات، با فداکاری و اقدام حاصل شد، نه فقط با دعا.
جامعهی بیتفاوت، زمینهساز ظلم
تجربه تاریخ نشان داده که ظلمها همیشه توسط اقلیتهای قدرتمند انجام شدهاند، اما با سکوت و بیتفاوتی اکثریت ادامه یافتهاند.
امروز هم نمونه روشن این واقعیت، جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین است. اگر مردم جهان، نهادهای بینالمللی، دولتها، و حتی مسلمانان، در سالهای گذشته نسبت به جنایات اسرائیل در حق فلسطینیها و لبنانیها بیتفاوت نبودند، امروز این رژیم کودککش اینقدر گستاخ نمیشد که روز روشن، بیمارستان بمباران کند، مردم را از خانهشان آواره کند، به لبنان و سوریه و حتی ایران حمله کند، و جهان فقط تماشا کند!
سکوت جهانی در برابر ظلم، یعنی چراغ سبز برای ادامه آن.
امام علی (ع) در نامهای به مالک اشتر نوشت:
«فَإِنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ»
(عدالت مایه گشایش است، و کسی که از عدالت تنگی حس کند، از ظلم بیشتر رنج خواهد برد)
امروز مردم غزه، لبنان، یمن و حتی ایران، تاوان سکوت جهانی در برابر جنایتکاران صهیونیست را میپردازند. و این سکوت، تنها حاصل بیتفاوتی، منفعتطلبی، یا ترس جوامع جهانی است.
بیاییم بفهمیم که «بیتفاوتی»، دیگر یک گناه فردی نیست؛ تسلیم در برابر جنایت سازمانیافته است.2
حسینی بودن یعنی دغدغهمند بودن!
امام حسین (ع)، تنها یک شهید نیست؛ یک مکتب است. مکتبی که در آن «درد داشتن» فضیلت است، «سکوت نکردن» عبادت است، و «اقدام کردن» وظیفه است. او نیامد تا فقط بر او گریه کنیم، آمد تا به ما بگوید: اگر دیدی ظلمی هست و تو سکوت کردی، تو هم در کربلا هستی؛ اما نه در لشکر حسین، بلکه در صف تماشاگران یا شاید… همراهان یزید.
اگر امروز در برابر فساد گسترده، فحشای آشکار، دروغهای نهادینهشده، بیعدالتی اقتصادی و فرهنگی، تحقیر دین در رسانهها، و جنایات علنیِ جهانی سکوت کنیم و فقط در خیمهها بگرییم، از عاشورا فقط پوستش را گرفتهایم، نه گوهرش را.
بیاییم در این محرم، عهدی نو ببندیم؛ نه فقط با اشک، که با دغدغه. نه فقط با سینهزدن، که با ایستادن. نه فقط با نذر شلهزرد، که با نذر جان و وقت و قلم برای اصلاح جامعه.
🔸 فقط «یا حسین» نگوییم، حسینی زندگی کنیم؛ یعنی درد مردم را بفهمیم و در برابر منکرها ساکت نمانیم.
🔸 فقط اشک نریزیم، اثر بگذاریم؛ یعنی جایی که بتوانیم حرف بزنیم، بنویسیم، اقدام کنیم، دریغ نکنیم.
🔸 فقط عزادار نباشیم، یار حسین (ع) باشیم؛ یعنی در خط اصلاح، عدالتخواهی، غیرت دینی، و مسئولیت اجتماعی حرکت کنیم.
یادمان باشد، هیچکس با گریه صرف، حسینی نمیشود. حسینی، کسی است که دلش بلرزد وقتی ظلم را میبیند؛ که زبانش نلرزد وقتی از حق میگوید؛ و که قدمهایش بلرزد، اما باز هم به میدان بیاید…
السلام علیک یا أبا عبدالله؛ ما آمدهایم که فقط گریه نکنیم، آمدهایم که بلند شویم…