پیاده‌روی اربعین

هر ساله، میلیون‌ها انسان از سراسر جهان، دل به جاده‌ای می‌سپارند که مقصدش، نه فقط یک حرم، بلکه یک حقیقت بزرگ است: کربلا، شهری که “من” در آن می‌میرد و “ما” متولد می‌شود.
پیاده‌روی اربعین، فقط یک سفر نیست؛ یک تحول درونی است. سفری از خودخواهی، به دل سپردن برای جمع، برای حق، برای جامعه. و اینجاست که اربعین، نه‌فقط یک مناسبت مذهبی، بلکه مدرسه‌ای برای مسئولیت اجتماعی و تمرین امر به معروف است.1

اربعین؛ جایی که “من” در “ما” ذوب می‌شود

در روان‌شناسی اجتماعی، رها شدن از خودمحوری و رسیدن به همدلی جمعی یکی از نشانه‌های رشد روانی و بلوغ شخصیتی است. اربعین، تمرین واقعی این گذار است. در این مسیر، کسی مهم نیست که کی هستی، از کجا آمدی، چقدر پول داری یا چه مقامی داری. همه‌، کفش‌پوش غبارند، خسته، مشتاق، خاضع. همین تساوی، همین مشارکت بی‌ادعاست که خودخواهی را ذوب می‌کند و انسان را به انسان دیگری پیوند می‌دهد. امام صادق(ع) فرمودند: «همه اعمال خوب، در برابر محبت به حسین (ع) چون قطره‌ای است در برابر دریایی پهناور» (بحارالانوار، ج۴۴) محبت به حسین (ع)، در اربعین فقط به گریه و عزاداری محدود نمی‌شود. در این راه، هر قدم ما صدایی است از وجدان. صدایی که بعد از اربعین باید در جامعه بلندتر شنیده شود.

پیاده‌روی اربعین؛ تمرین بی‌صدای «امر به معروف»

در روان‌شناسی رفتار، بارها تأکید شده که تأثیر رفتارهای الگوساز، عمیق‌تر و ماندگارتر از سخنرانی و تذکر زبانی است. آدم‌ها بیشتر از آن‌که گوش بدهند، نگاه می‌کنند؛ بیشتر از آن‌که با منطق تغییر کنند، با الگو تغییر می‌کنند. و راهپیمایی اربعین، صحنه‌ای عظیم از همین الگوسازی‌ بی‌ادعاست. زائران در این مسیر، هر روز و هر ساعت، رفتارهایی را به نمایش می‌گذارند که بدون گفتن حتی یک کلمه، قلب‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد: • وقتی کسی با خستگی تمام، خم می‌شود و زباله‌ای را از زمین برمی‌دارد، دارد بی‌کلام می‌گوید: «نظافت، احترام به دیگران است» • وقتی جوانی با لبخند، جای نشستن یا استراحت را به سالمندی می‌دهد، دارد بی‌هیاهو فریاد می‌زند: «ادب و تکریم بزرگان، یک معروف است» • وقتی کسی با اینکه عجله دارد، صبورانه در صف غذا یا وضو می‌ایستد، می‌گوید: «نظم، نوعی احترام اجتماعی است» • وقتی با تمام خستگی، وقت اذان بی‌معطلی به نماز می‌ایستد، دارد با زبان بدن تذکر می‌دهد: «اول وقت، با خدا قرار داریم» این‌ها «نهی از منکر» نیستند با اخم یا تندی، بلکه دعوت به معروف با مهربانی و وقارند. و اگر همین روحیه را بعد از بازگشت به زندگی روزمره‌مان حفظ کنیم، بدون اینکه لازم باشد کسی را نصیحت کنیم، رفتار ما تذکری خواهد شد برای اطرافیانمان. تذکری که با زبان بی‌زبانی می‌گوید: «من تغییر کرده‌ام، تو هم می‌توانی.» این یعنی امر به معروف، در زیباترین و مؤثرترین شکل خود. نه به‌عنوان یک وظیفه خشک، بلکه به‌عنوان یک سبک زندگی الهام‌بخش.

 امام حسین (ع) می‌فرمایند:

«من برای اصلاح در امت جدم خارج شدم؛ می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم (پیامبر) و پدرم (علی) رفتار کنم.»

آیا مسئولیت اجتماعی، فقط حرف روشنفکرهاست؟

خیر! اسلام بارها و بارها ما را به اصلاح جامعه فرا خوانده. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَلتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ» (سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۴) یعنی: «باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند». این یعنی مسئولیت اجتماعی، یک توصیه روشنفکرانه نیست؛ بلکه یک دستور الهی و دینی است. و اربعین، بزرگ‌ترین تمرین برای به دوش گرفتن این مسئولیت است.

زائران اربعین حسینی
خدمت رسانی به زائران اربعین حسینی

اگر برگشتی و هیچ چیز درونت تکان نخورد

گاهی، سخت‌ترین سؤال‌ها، ساده‌ترین شکل را دارند:
اگر از پیاده‌روی اربعین برگشتی، و هنوز همان آدم قبلی بودی، آیا واقعاً با حسین(ع) همراه شده بودی؟
اگر هنوز خشم، بی‌حوصلگی، خودخواهی، بی‌تفاوتی، و تنبلیِ اجتماعی در تو زنده‌اند…
اگر بعد از آن‌همه اشک و خستگی راه، هنوز چشم و دلت نسبت به دردهای جامعه خواب است…
شاید فقط قدم‌هایت رفته باشند، نه روحت؛
شاید فقط پاهایت به کربلا رسیده باشند، نه جانت به حقیقت حسین.
اربعین، آینه‌ای در دست ما می‌گذارد؛ آینه‌ای که باید خودمان را در آن بی‌پرده ببینیم:
• چقدر اهل خدمت به خلق هستیم؟
• چقدر از دیدن ناعدالتی، فقر یا فساد دل‌مان می‌لرزد؟
• چقدر حاضریم راحتی‌مان را فدای حق و عدالت کنیم؟
اگر پاسخ این پرسش‌ها در زندگی‌مان گم باشد،
اگر بعد از بازگشت، همچنان در خانه‌ی بی‌تفاوتی آسوده‌خاطر بنشینیم،
باید از خودمان بپرسیم:
آیا واقعاً به امامی که برای اصلاح جامعه قیام کرد، دل داده‌ایم؟ یا فقط زائر نامی بوده‌ایم؟
زیارت، وقتی زیارت است که تبدیل به بصیرت و مسئولیت شود.
و اربعین، وقتی معنا دارد که پس از آن، قدمی برای بهتر شدن خودمان و جامعه‌مان برداریم.

بعد از اربعین، وقت عمل است نه فراموشی!!

باید راه اربعین را در کوچه‌های شهر خودمان ادامه بدهیم.
هر جا ظلمی دیدیم، ساکت نمانیم.
هر جا معروفی دیدیم، تشویقش کنیم.
هر جا کسی تنها بود، کنارش باشیم.
هر جا بی‌ادبی و فساد بود، با ادب و اخلاق، به آن «نه» بگوییم.
یادمان نرود، کربلا با تماشاگران خاموش به کربلا تبدیل شد. و اربعین، فرصتی‌ست تا دیگر تماشاگر نباشیم.2

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها